زمینه و هدف: امروزه حکمروایی زمین به عنوان کارآمدترین شیوه اداره مسایل زمین مطرح شده است؛ پژوهش حاضر با قبول زمین به عنوان یک منبع و کالای محلی در سطوح شهری، سطح محلی را شایسته ترین نهادِ رسمیِ تحت لوای دولت مرکزی برای مدیریت آن می داند. این پژوهش به واکاوی وضعیت مدیریت زمین شهری در ایران و معرفی الگوی پیشنهادی جدید با عنوان الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری در جهت کارآمدی آن پرداخته است. روش بررسی: این پژوهش با استراتژی استقرائی و ترکیبی از روش های کمی و کیفی در سه سطح فضایی (ایران، استان گلستان و شهر گرگان) ارائه می گردد. جامعه آماری نیز نهادهای اصلی متولی حوزه زمین شهری و مراجعه کنندگان به آنها در سال 1398 می باشد. گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای تحلیل داده ها از مدل اسپیرمن با نرم افزار آموس و روش سوات و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی((QSPM استفاده گردید. یافته ها: ترتیبات نهادی ناکارآمد، نبود یکپارچگی (افقی و عمودی) نهادهای مرتبط با زمین به حکمروایی ضعیف زمین و کارایی اقدامات دامن می زند. تحلیل ها نشان دادند متغیر مستقل یکپارچگی توافق گرا بیشترین مجموع تاثیرات را بر متغیر وابسته دارد و الگوی پیشنهادی پژوهش(حکمروایی یکپارچه زمین شهری) و مدیریت پایدار زمین شهری از نظر آماری رابطه معنی دار دارند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت زمین شهری در ایران متمرکز، بسته و ناکارآمد است که سطوح محلی بصورت کارگزار عمل میکند. در نهایت الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری مبتنی بر تدوین چشم انداز مشخص فرانهادی و سیاست راهبردی یکپارچه فرانهادی با هماهنگی و اجماع گرایی تمام متولیان وبازیگران با تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح نهادهای محلی به همراه ظرفیت سازی های لازم پیشنهاد گردید.